Apr 21, 2008

توهین مستقیم به قومیت ها

چند وقتیه توی اصفهان یه موضوعی اپیدمی میشه و همه یه حس مشترک دارن.احساس همدلی واقعا تحسین بر انگیزه . پارسال یه بچه دهاتی با مامان و داداشش و اینا اومده بود از دهات شیراز توی اصفهان زده بود یه خارجی مارجی رو کشته بود و اولتیماتوم داده بود که اگه اون یکی داداشمو آزاد نکنید میزنم لهتون میکنم.ملت هم جفت کردن و اون بداصفهانیاش تا یه مدت تو خونه سنگر گرفته بودن که مبادا طرف اینا رو بکشه و وارثا خوشحال بشن . یارو زد یه سرباز وظیفه بدبختو هم نشونه رفت توی آمادگاه.خلاصه که وضعیت خر تو خر بود.نیرو انتظامی هم دیگه طرح امنیت اجتماعی و گیر دادن به رنگ لباس زیر ملت رو یادش رفت و سر هر چهار راهی دو میلیون تا از این عرب گردن کلفتا که قبلا توی الگانس مینشستند روکاشته بود که اگه قاتل حرفه ای با پیکان سفیدش از سر اون چهارراه رد شد بهش بگن ایست! دیگه از کارگر ساختمون گرفته تا مغازه ی چی فروشی ، بحث داغشون قاتل حرفه ای بود.شهر تا حدی خلوت شده بود.از کنار هر ده نفری که رد میشدی هشت تاشون داشتن از برنامه های قاتل حرفه ای صحبت میکردن.یارو هم همه رو گذاشت سر کار و هنوز که هنوزه سر چهار راها این آشخورای بدبخت سر پا ایستادن.
خلاصه که ملت یه مدت بحث مشترک داشتن واسه همدلی.
چند روز پیش هم یکی از هموطنان خوش ملیت حوصلشون سر رفته بود زدن با بولدوزر محتویات لوله سی و چهار اینچی نفتو با زاینده رود یکی کردن.اصولا من از اینجور آدمایی که یک جماعت رو معطل خودشون میکنن خیلی خوشم میاد.توی رادیو و تلویزیون اعلام شد که ملت اصفهان ، تصفیه خونه ها رو بستیم که نفتی نشیم. آب قطع میشه هوای کارو داشته باشید. دو تا از این مسئولین شرکت آب و فاضلاب و دفتر حوادث غیر مترقبه هم اومدن نشستن شبکه اصفهان دو تا لیوان آب شهر دادن دستشون بخورن که یعنی جماعت این آب خوردنیه و مخازن ذخیره ست.هر وقت قطع شد نخورید. ملت هول برشون داشت که یا ابوالفضل! الان سه سال قحطی میشه.صف خرید آب معدنی شده بود جذاب ترین صحنه توی شهر. حالا این وسط یه مشت بیشرف هم اومده بودن تو محله ها آب معدنی به قیمت خون باباشون می فروختند. شب توی مرداویج داشتم از یکی از کوچه ها رد میشدم از راننده وانته که بار آب معدنی داشت پرسیدم آقا شلی چند؟ گفت پنج هزار تومن! خلاصه که خر تو خری بود.تو خیابون هر کی رو میدیدی یه باکس آب معدنی به نیشش گرفته بود و از مهلکه فرار میکرد.بعد هم که قضیه مرتفع شده بود تا دو سه روز آب بوی نفت می داد و ملت دوباره شور حسینی برداشتند که کنار آب کبریت نزنید که منفجر نشید

الان دیگه موضوع قاتل حرفه ای فراموش شده و مشکل آبنفت هم حل شده و بحثی برای همدلی تو خیابون نمونده.
جا داره اینجا از نمایندگان شیراز و چهارمحال بختیاری تشکر کنم.
در ادامه از سایر هموطنان مستعد به خصوص این عزیزان دعوت میکنم نمایندگان خودشون رو معرفی کرده و توانایی های خودشون رو به معرض نمایش بگذارند.