Mar 18, 2010

الفبای محبوب من

پیشاپیش از چند گروه طلب مغفرت میکنم. سلسله هخامنشی علی الخصوص کوروش کبیر که به دوره خود یک حال اساسی به این مملکت داد؛ شعرا و ادبای عزیز خصوصاً ابوالقاسم فردوسی به خاطر این بیت "بسی رنج بردم درین سال سی، عجم زنده کردم بدین پارسی" ؛ و کلیه عزیزانی که دستی در ادبیات کهن و غیر کهن فارسی داشته و دارند.
صحبت های خود را با یک مثال شروع میکنم.
از شما به عنوان یک فارسی زبان میخواهم که این چند کلمه را بخوانید و تفاوتش را پیدا کنید:
انضباط
انظبات
عنزبات
عنضباط
انزباط
انزبات
آیا تفاوتی احساس کردید؟ اشتباه نکنید، شما فارسی زبان هستید. نه عرب و نه انگلیسی زبان.پس در فرم ادا کردن حروف "ز" و "ظ" و یا "ض" و یا "ت" و "ط"هیچ تفاوتی نیست.
من تا این لحظه نتوانسته ام دلیل محکمه پسندی برای اینکه در زبان فارسی سه مدل متفاوت از حرف "ز" و یا "س" و ... وجود دارد پیدا کنم.
ثریا،صریا و سریا هر دو یک معنی و یک تلفظ را دارند. طهران و تهران هم همینطور.اگر از نظر زیبایی نوشتاری هم بخواهیم بررسی کنیم در اکثر موارد حروف ساده تر، کلمه را زیباتر جلوه میدهند.
نمیدانم. شاید هم این مزخرف ترین نظریه ای باشد که در ذهن من تبلور کرده. جرقه هایش در غلطهای عمدی دوست عزیزی بود که به شوخی در طرز نوشتارش لحاظ میکرد.
بهرحال تا روزی که برای نوشتن "ض" به جای "ز" و یا "غ" به جای "ق" دلیل قانع کننده ای نداشته باشم، حروف مورد علاقه من اینها هستند:
الف، ب، پ، ت، ج، چ، خ، د، ر، ز، ژ، س، ش، ف، ق، ک، گ، ل، م، ن، و، ه، ی