Oct 5, 2007

آرامش تصنعی


مردم اصولا در مقابل فال قهوه به سه دسته تقسیم میشوند

یک - آنها که پوزخند زده و میگویند " برو بابا خرافاته ".
دو - آنها که تمام رویداد های
زندگیشان را بر اساس آن قرار داده و اکثراً در مقابله با فرصتهای زندگی متضرٌر و حتی سرکیسه میشوند.
سه - آنها که تا حدی به قضیه لیبلِ"تفریح" ،" اتفاق باحال" و یا " آرامش تصنعی" میدهند.

پیش تر ها دوستی داشتم که از نظر رفتاری غیرطبیعی بود و تا حدی هم شیرین عقل میزد.اصولاً معاشرت با اینگونه افراد متفاوت که تفاوت را عمداً در برنامه خود گنجانده اند مرا جذب نمیکند . اما بعضی خصلتهایش مرا به فکر وا میداشت. از جمله ظرف آبخوری مخصوصی که یک پیاله شفاف بود و دقیقاً حجم دو دستش را پوشش میداد. مینشست دقایقی زیر لب با آب درددل میکرد. آنچه را که میخواست به آب توضیح میداد.انگار که با یک موجود زنده درک و فهم دار صحبت میکند.بعد با آرامش و جرعه جرعه آن را مینوشید و واقعاً لذت میبرد. بعدها در تمرینات یوگا به ما توصیه شد که آب را همینگونه بنوشید تا به آرامش برسید.چندی پیش شنیدم که در ژاپن ، پروفسور ایموتو طی آزمایشاتی اثبات کرده که مفاهیم متافیزیکی محیط همچون خواندن دعا یا متمرکز کردن ذهن بر آب تاثیر شگرفی بر روي تركيب مولكولی آب میگذارد.
در منطق من ، قرابت خاصی هست میان "رابطه فرم گرفتن نقوش قهوه با ذهن فرد متمرکز بر فنجان" و "اثر ذهن بر آب".

قصدم ابداً تاکید بر حضور و تاثیر مفاهیم متافیزیکی نیست. چه بسا که متخصصان زیادی به گونه های مختلف آن را برای همه اثبات کرده و زیادند از این دست مثال ها.
آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده اینست : ذهن بشر که بناچار معلول هر محرک روحیست ، با وجود این همه ابزار برای بازیابی آرامش و کسب امید هر روز آشفته تر و بیمار تر از پیش مسیر خود را طی میکند .