Oct 18, 2007

خانواده سبز


( روی عکس کلیک کنید )

مکان : سالن منزل ، ‌جلوی تلویزیون

زمان : ماه مبارک ، بعد از افطار

وضعیت : در حال تماشای سریالهای ماه مبارک

معرفی :

1- عباس آقا ـ 48 ساله - پدر خانواده ـ باتفاق شاگردش تقی روی رخش ( کامیون زرد قناری) کار میکند ـ در دفترچه خاطراتش بهترین روزهای عمرش را روزهائی دانسته که از سفر به کانون گرم خانواده برگشته و مهری خانم برای ناهار آبگوشت پخته باشد.

2- مهری خانوم – 36 ساله - مادر خانواده – خانه‌دار – دستپختش به گونه ایست که خورنده ، انگشتانش را نیز خواهد خورد – بهترین روزهای عمرش را به یاد نمی آورد

3- عمه اعظم – 42 ساله - همشیره عباس آقا – پیر دختر – ساکن منزل عباس آقا - در پختن غذا به مهری خانوم کمک کرده و بچه ها را تر و خشک مینماید – بهترین روزهای عمرش 19 سالگی و آشنائی کوتاه مدتش با محمود آقا بوده و هست.

4- احمد – 22 ساله - پسر بزرگ خانواده - 6 ماه پیش دوران آشخوری را به پایان رسانده و به پیشنهاد عباس آقا، در مکانیکی جمشیدآچار مشغول به کار شده و بحمدلله سرگرم است – شخصاً اعتقاد دارد که جمشیدآچار قصد دارد دختر تحصیلکرده‌اش " تهمینه " را به او غالب کند ولی او به روی خود نمی آورد و همین دلیلِ همه‌ی داد زدن ها و بد اخلاقی های اوسجمشید است.

5- ملیحه – 21 ساله – دیپلمه - شیرینی خورده‌ی علی (معلم علوم) – عقد آنها را در آسمانها بسته اند- آنها خوشحالند – علی هر بار برای دیدن ملیحه باید از عباس آقا و احمد اجازه نامه‌ی کتبی داشته باشد.

6- زینت – 17 ساله – در دبیرستان بنت الشهدای محل مشغول به تحصیل است – دوستانش او را " سوزی" صدا میزنند.او تحت تاثیر دوستانش از چارچوب خانواده خارج شده و بعضاً بعداز ظهرها ساعت 3:30 بعد از تعطیل شدن از مدرسه به بهانه کلاس اضافه بهمراه آنها به تریا میرود. وی پس از آشنا شدن با واژه‌ی "دوسپسر" ، جواد و موتورش را به دوسپسری برگزیده و عاشق شده است. بهترین لحظات عمرش لحظاتی‌ست که در خیابان های بالا شهر روی موتور جواد سوار بوده و باتفاق تک چرخ میزنند.

7- مصطفی – 14 ساله – نمره هایش همیشه در بازه ( 0 - 12) قرار دارد – اعتقاد دارد در آینده میبایستی به تیم ملی فوتبال راه پیدا کند - در بین بچه های محل به مُصی پشمک معروف بوده و مهری خانوم اعتقاد دارد همسر آینده مصطفی عاشق این خصوصیت او خواهد شد.

8- بهادر – 12 ساله – حتی الامکان درسش را میخواند – کمتر حرف میزند – وقتی هم حرف میزند فقط زر میزند – نقش خاصی در زندگی ندارد - فعل خوردن را به همه افعال بشری ترجیح میدهد

9- حسن – 8 ساله – کلاس دوم دبستان – معدل بیست – عباس آقا اعتقاد دارد حسن با بقیه فرق دارد، باید درس بخواند و دکترمهندس شود – بهترین روز زندگی حسن روزیست که عباس آقا به خاطر شاگرد اول شدنش برای او یک دوچرخه خرید.

پی نوشت : این سایت طبق فوانین جمهری اسلامی ایران بوده و حجاب در منزل امری غیر ارادیست.